حضرت ایوب (ع)

زندگانی ایوب پیامبر

ایوب یکی از پیامبران الهی است که در صبر و استقامت شهرت یافت . او از نواده های اسحاق پسر ابراهیم بود که توسط پروردگار به پیامبری برگزیده شد و خداوند صفات نیکویی را به او عطا کرد

ایوب در لغت عبری به معنای بازگشت کننده است در قرآن مجید از ایوب پیامبر چهار بار یاد شده است .

خداوند در قرآن کریم می فرماید :ایوب را به خاطر بیاور هنگامیکه خود راندا مید اد و میگفت :خداوندا مرا ضرر و زیان و بدبختی فرا گرفته است اما تو از همه مهربانان مهربانتری

به همین جهت ما او را از میان نکبت و خواری نجات بخشیدیم و دوباره ثروت و مکنت را به او عطا کردیم .ایوب مردی ثروتمند و نیکو کار بود که همسری زیبا و مهربان و فرزندان بسیار ی داشت .

او هیچگاه از زیادی ثروت مغرور نمی شد و از جاده عدل و انصاف خارج نگردید و کفران نعمت نکرد .

یکروز ابلیس در پیشگاه پروردگار ایستاده بود پروردگار از ایوب پیامبر در برابر او تعریف و تمجید می کرد و او را یکی از پاکترین انسانهای روی زمین نامید که همواره در پرهیزکاری و خداپرستی نمونه بود و در طول زندگانیش کار ناصوابی نکرد و سخن نابجایی نگفته بود.

ابلیس به پروردگار گفت : تمام این صفاتی را که برشمردی بخاطر این است که او کمبودی در زندگی خود ندارد و اگر تو را ستایش می کند به خاطر این است که بهترین چیزها را به او عطا کرده ای

خداوند کلام ابلیس را تکذیب کرد .اما ابلیس لعین از او خواست تا برای اثبات مدعایش آنچه را به ایوب داده است از او باز پس بگیرد تا پرهیزکار ی و خداپرستیش به اثبات رسد .

ایوب ثروتمند توانگر بود ولی در عین حال از کمک به بینوایان و درویشان دریغ نمی کرد و همیشه سفره اش گسترده بود و در اطراف آن نیازمندان جمع بودند

او اقوام و خویشاوندان خود را نیز بی بهره نمی گذاشت و به انها یاری می کرد .

به همین جهت خداوند روز به روز بر جاه و جلال و ثروت وی می افزود و همین شکوه و عظمت باعث شد تا ایوب محسود دیگران شود و بر کینه و بغض بدخواهان بیفزاید .

تا آنجائیکه شیطان همیشه از او ناراحت بود و هرچه ترفند می دانست برای ایوب به کار گرفت تا او را از یکتا پرستی و حق جویی باز دارد اما اری از پیش نبرد تا اینکه همانطوریکه گفته شد از او در پیشگاه باریتعالی شکایت کرد و خداوند پاسخ او را داد .

پروردگار برای اینکه به ابلیس ثابت کند که کلام او صحت ندارد نخست ثروت و دارایی های او را از او گرفت به طوریکه اموال ایوب به کلی از دست رفت و او فقیر و بی چیز شد

اما در خداپرستی و پرهیزکاری ایوب تاثیری نداشت و او همچنان شاکر و سپاسگذار بود . خداوند به ابلیس فرمود :دیدی ای شیطان لعین که کلام تو سخن بی ربطی بیش نبود و درویش شدن ایوب از خداپرستی اش نکاست ،بلکه او در اولوهیت ثابت قدم شد و به ابلیس اعتنایی نکرد .

اما ابلیس از او رو نگرفت و به خداوند گفت :هنوز او دارای فرزندانی می باشد که بزرگترن ثروتهاست به همین جهت آنها را از او بازستان تا عکس العمل وی را ببینی .

خداوند فرزندان ایوب را یکی پس از دیگری نابود ساخت اما هنگامی که خبر فوت فرزندانش را به او می دادند ایوب به درگاه خداوند تضرع می کرد و می گفت : پروردگارا تو بهتر می دانی که چهبکنی اگر من لایق فرزندانی نیستم که به من عطا فرموده ای آنها را از من بازستان و هرآنچه را که رضای تو در آن است انجم ده که تو بخشنده مهربان هستی .

بار


ناشناس

896

E