“
اولین (مرحلهی) عبادت، سكوت است. (یعنی فقط باید از عالمان دینی درس بیاموزد و تا نرسیدن به آن مرحله، سكوت اختیار كند.)
“
ای انسان! آن (مقدار) كه تو را كفایت میكند، در اختیار داری (ولی) چیزی كه تو را به طغیان (و ستم) میرساند، طلب میكنی. ای انسان! نه به كم راضی میشوی و نه به زیاد، سیر میشوی. (در این روایت، طبیعت انسان، توسط پیامبر تشریح شده است.)
“
با زن به خاطر چهار چیز ازدواج میكنند: ثروت، مقام، زیبایی و دینش. پس تو (ای مسلمان) به خاطر دین زنی را انتخاب كن زیرا دستان تو زیاد میشوند. (كنایه از این كه چون به خاطر دین ازدواج كردی، فرزندان صالحی نصیبت خواهند شد.)
“
برای نطفههای خود (رحم پاكی) انتخاب كنید و با هم شأن خود ازدواج كرده و به چنین كسانی هم زن بدهید.
“
خداوند، حضرت یحیی پسر زكريّاء را در شكم مادرش مؤمن و فرعون را (نیز) در شكم مادرش كافر آفرید. (یعنی خداوند از همان اوّل میدانست كه یحیی، مؤمن و فرعون، كافر است امّا آنها از روی اختیار به آن جایگاه رسیدند.)
“
زمانی كه خداوند، انجام كاری را دوست داشته باشد، عقل (انسانهای) خردمند را میگیرد. (كارهای خداوند، در آن موقع انجام میشود، پس تقدیر الهی یا اختیار انسان در ارتباط است.)
“
سه چیز است كه در هر كس باشد، ایمانش كامل است: مردی كه در راه خدا از سرزنش ملامت كننده ترسی ندارد و در چیزی از عملش، ریا نمیكند و زمانی كه دو كار بر او پیش آمد كه یكی برای دنیا و دیگری برای آخرت باشد، كار مربوط به آخرت را بر دنیا اختیار میكند.
“
كسی كه سكوت (اختیار) كند، نجات مییابد (منظور از سكوت، در صورت ندانستن و بیاثر بودن است وگرنه در غیر این صورتها، سخن گفتن لازم میباشد.)
“
مؤمن از یك سوراخ، دو بار گزیده نمیشود. (اگر راهی را امتحان كرده و شكست خورده باشد، دوباره همان راه را نمیرود.)
“
هر كه پادشاه را بر خدا اختیار كند خدا پرهیزكاری را از او بردارد و او را حیران گرداند.
“
هر كه حكومت مردم اختیار كند و عدالت كند و در خانهی خود را بگشاید و پرده بردارد كه همه كس راه به او داشته باشند و به احوال همهی مردم برسد بر خدا لازم است كه ترس او را در قیامت به ایمنی مبدل گرداند و او را داخل بهشت كند.
“
هر كه در میان دنیا و آخرت متردد شود پس دنیا را بر آخرت اختیار كند در قیامت او را حسنه نباشد كه به سبب آن از جهنم نجات یابد و هر كه آخرت را اختیار كند بر دنیا خدا از او خشنود گردد و گناهانش را بیامرزد.
“
هر كه قرآن را بیاموزد سپس بعد از آن حرامی بخورد یا محبّت دنیا و زینت دنیا را بر عمل كردن به قرآن اختیار كند مستوجب غضب الهی گردد مگر آنكه توبه كند و اگر بیتوبه بمیرد قرآن با او خصمی كند.
“
(انسان) منافق صلاحيّت این را ندارد كه نزد خداوند امین (و مورد اعتماد) باشد.
“
برای خوشبختی هر فرد، این اندازه كفایت میكند كه در كار دین و دنیا به او اعتماد كنند.
“
برای منافق، سه نشانه وجود دارد (كه میتوان آنها را با این نشانهها شناخت) زمانی كه سخن گفته، دروغ میگوید و زمانی كه وعده میدهد، تخلّف ورزیده و زمانی كه مورد اعتماد قرار گرفته، خیانت میكند.
“
به كسی كه تو را مورد اطمینان خود میداند، امانت (او) را بده و با كسی كه به تو خیانت هم كرده است. خیانت مكن.
“
بهترین مَهرها (برای مرد و زن) آن است كه سبكتر باشد. (زیرا به زندگی مشترك، اعتماد و آرامش میدهد.)
“
نیكی، آن است كه قلب انسان با انجام دادن آن، آرام بگیرد و روح با آن اطمینان پیدا كند و (ولی) بدی آن است كه در روح اثر میگذارد و در سینه دگرگونی ایجاد میكند اگرچه مردم، خبردار شوند.
“
وعده دادن مؤمن (نوعی) بدهكاری است و وعده دادن مؤمن مانند گرفتن با دست است (یعنی آن چنان شخص مؤمن مورد اطمینان است كه وعده دهد مثل این است كه انجام داده است.)