به دنبال شاديها برويد غم ها خودشان ما را پيدا مي كنند


ناشناس

896

سه تا مرد مست بودن سوار تاکسی شده بودن.
وقتی اون سه تا سوار شدن و در رو بستن راننده که میبینه اینا مست هستن میخواد ازشون یه پولی بکنه! سریع ماشین رو روشن میکنه بعد زود خاموش میکنه میگه: مسافرین عزیز رسیدیم به مقصد!!
مرد اولیه پول میده پیاده میشه...
مرد دومیه نه تنها پول میده بلکه تشکر هم میکنه...
مرد سومیه اما با عصبانیت تمام یه دونه محکم میزنه توکله راننده!!!
... ... راننده آخه میگه چرا زدی؟!!!!!
مرد سومیه میگه: اینو زدم که درس عبرتی بشه واست از این به بعد تند نری، داشتی هممونو به کشتن میدادی مردیکه !!!


ناشناس

896

´کارل یونگ´ معتقد بود ما نمیتوانیم صفتی را که در خود نداریم در دیگری تشخیص دهیم.
به عنوان نمونه اگر شما فردی را خودخواه میدانید، مطمئن باشید شما هم میتوانید به همان اندازه خودخواهی نشان دهید. چرا که ما نمی توانیم چیزی را درک کنیم بدون اینکه خود، آن نباشیم.
´مولانا´ در کتاب فیه ما فیه آورده است:
اگر در برادر خود عیب می بینی، آن عیب در توست که در او می بینی.
عالَم همچنین آیینه است؛ نقش خود را در او می بینی؛ که المؤمن مرآة المؤمن.
آن عیب را از خود جدا کن.
زیرا آنچه از او می رنجی،
از خود می رنجی ...


ناشناس

896

بد نباش....
ولی ب ساده گی خوبی نکن .....


ناشناس

896

سه نفر محكوم به اعدام با گیوتین شدند :
آنها عبارت بودند از یک روحانی ، یک وکیل دادگستری ویک فیزیک_دان .
در هنگامه ی اعدام ، روحانی پیش قدم شد ، سرش را زیر گیوتین گذاشتند ،و از او سؤال شد : حرف آخرت چیست ؟
گفت : خدا ... خدا...خدا...
او مرا نجات خواهد داد،
وقتی تیغ گیوتین را پایین آوردند ، نزدیک گردن او متوقف شد.
مردم تعجب کردند،
و فریاد زدند: آزادش کنید!
،خدا حرفش را زده!
و به این ترتیب نجات یافت .
نوبت به وکیل دادگستری رسید ،
از او سؤال شد: آخرین حرفی که می خواهی بگویی چیست؟
گفت : من مثل روحانی خدا را نمی شناسم ولی درباره عدالت بیشترمیدانم؛
عدالت ... عدالت ...عدالت...
گیوتین پایین رفت ،اما نزدیک گردنش ایستاد،
مردم متعجب ، گفتند :آزادش کنید ، عدالت حرف خودش را زده!
وکیل هم آزاد شد.
آخر کار نوبت به فیزیکدان رسید ،
سؤال شد ، آخرین حرفت را بزن ،گفت :من نه روحانیم که خدا را بشناسم ؛ و نه وکیلم که عدالت را بدانم ،
اما من می دانم که روی طناب گیوتین گره ای است که مانع پایین آمدن تیغه می شود ...
با نگاه به طناب دریافتند و گره را باز کردند،
تیغ بر گردن فیزیکدان فرود آمده و آنرا از تن جدا کرد.
چه فرجام تلخی دارند آنان که واقعیت را میگویند وبه «گره ها» اشاره مى كنند...


ناشناس

896

مارابه غمزه کشت وقضارابهانه ساخت خودسوی ماندیدوحیارابهانه ساخت رفتم به مسجدی که ببینم جمال دوست دستی به رخ کشید و دعا را بهانه ساخت دستی به دوش غیرنهاد ازسرِکرّم ماراچودیدلغزش پارابهانه ساخت زاهدنداشت تاب جمال پری رخان کنجی گرفت وذکرخدارابهانه ساخت نظامی


ناشناس

896

...واعظان کاین جلوه در محراب و منبر می کنند
چون به خلوت میروند آن کار دیگر می کنند


ناشناس

896

خداوند متعال می فرماید: «وَمَا أَنْفَقْتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَهُوَ يُخْلِفُهُ وَهُوَ خَيْرُ الرَّازِقِينَ» یعنی و هر چه را ( در راه خدا ) ببخشيد و صرف كنيد ، خدا جاي آن را پر مي كند ، و او بهترين روزي دهندگان است .


ناشناس

896

وقتی همسرتان اشتباه میکند
به او نگویید: ´دیدی گفتم´
اگر از اشتباه كردن در حضور شما هراس داشته باشد شک نكنيد به تدريج از شما دورتر ميشود.


ناشناس

896

به گفته‌ی روانشناسان، شادترين زوج هاي جهان، ماهرترين افراد در فراموش كردن نقاط ضعف همديگر هستند.

اين كار نياز به بلوغ و پختگی فراوانی دارد.


ناشناس

896

هنگام مواجه شدن با مشكلی یادت باشد كه حتماً راه حلی وجود دارد.

زیرا هر چیز با جفتش به وجود می آید.
بعد از هر سقوطی ، صعودی و بعد از هر شبی، روزی وجود دارد.

ذهنت را روی راه حل ها متمركز كن.
برای بیرون آمدن از یك اتاق باید در را پیدا كنی،
نه این كه به دیوارها فكر كنی.


ناشناس

896

همه چیز را در #زندگی #مشترک مشخص و طبقه بندی کنید و اگر درباره موضوعی از #همسر خود کدورت دارید در یک موقعیت #مناسب با او صحبت کن.


ناشناس

896

یکی ازچیزهایی که #زوج‌ ها در رابطه‌شان نیاز دارند، حمایت است.

آنها نیازبه همسری پشتیبان دارند؛ بنابراین ببینید #همسرتان به چه #کمک نیاز دارد همان رابه او عرضه کنید.


ناشناس

896


با شوهری که از سر کار می آید چه رفتاری دارید؟

سلام و احوال پرسی معمول منتها با خوشرویی و گفتن خسته نباشید
گرفتن کیف،کت و بسته های خریداری شده
دادن خبر های خوش
آرام کردن فرزندان و هر یک را به کاری #مشغول کردن

و خلاصه اینکه ملکه های عزیز به هر طریق می توانید احساس خوب خود را از ورود شوهر به منزل ابراز کنید


ناشناس

896

رابطه #زن و شوهر،سرچشمه همه عاطفه ها وبستر گیراترین رابطه هاست.
زن مرادش را در حسن رابطه با شوهر مي يابد و #شوهر آرامش را در گرو وجود زن مي داند و اين رابطه تن و تن پوش، رابطه همرهان طريق كمال و معنا گر محبت و ايثار است.


ناشناس

896

سه اصل مهم در زندگی :
هیچ وقت با کسی بیشتر از جنبه اش رفاقت نکن، درد دل نکن، شوخی نکن؛
´حرمت ها شکسته می شود´
هیچ وقت به کسی بیشتر از جنبه اش خوبی نکن، محبت نکن، لطف نکن؛
´تبدیل به وظیفه می شود´
هیچ وقت از کسی بیشتر از جنبه اش خوبی نخواه، کمک نگیر، انتظار نداشته باش
´تبدیل به منت می شود´


ناشناس

896

پانزده نوع ثروت واقعی که داشتن آنها ما را ثروتمند ميکند:

🔸1-ادب
🔸2-یادگیری مادام العمر
🔸3-نگرش مثبت
🔸4-ارتباط موثر
🔸5-انضباط شخصي
🔸6-تندرستي واقعي
🔸7-آرامش خاطر
🔸8-خلاقيت
🔸9-عشق ورزيدن به کار
🔸10-داشتن برنامه و هدف
🔸11-داشتن قلب و زبان شاکر
🔸12-درک ديگران
🔸13-استفاده موثر از زمان
🔸14-بخشندگي
🔸15-اعتماد به نفس

ثروتمند شدن سخت نیست


ناشناس

896

جوانی با دوچرخه به پيرزنی برخورد کرد و بجاي عذرخواهی و کمک به او، شروع به خنديدن و مسخره کردن او نمود. سپس راهش را کشيد و رفت. پيرزن صدايش زد و گفت: چيزی از تو افتاده است. جوان به سرعت برگشت وشروع به جستجو نمود. پيرزن به او گفت: زياد نگرد، مروت و مردانگی ات به زمين افتاد و هرگز آن را نخواهی يافت. زندگی اگر خالي از ادب و احساس و احترام و اخلاق باشد، هيچ ارزشی ندارد. زندگی حکايت قديمي کوهستان است. صدا می کنی و مي شنوی. پس به نيکی صدا کن، تا به نيکی به تو پاسخ دهند.


ناشناس

896

´یک چانس برای تغییر زندگی´

در سال های دور پادشاه دانایی یک تخته سنگ بزرگ را در وسط جاده قرار داد و برای اینکه عکس العمل رهگذارن را ببیند خودش را در جایی مخفی کرد
بعضی از بازرگانان و ندیمان ثروتمند پادشاه بی تفاوت از کنار تخته سنگ می گذشتند بسیاری هم غرولند می کردند که این چه شهری است که نظم ندارد حاکم این شهر عجب مرد بی عرضه ای است
این داستان ادامه داشت تا اینکه نزدیک غروب یک روستایی که پشتش بار میوه بود نزدیک سنگ شد و با هر زحمتی که بود تخته سنگ را از وسط جاده برداشت و آن را کنار جاده قرار داد
ناگهان کیسه ای دید که زیر تخته سنگ قرار داده شده بود کیسه را باز کرد داخل آن سکه های طلا و یک نامه پیدا کرد
در نامه نوشته بود، ´هر سد و مانعی می تواند یک چانس برای تغییر زندگی انسان باشد´.


ناشناس

896

کسی که اعتقاد دارد دیگران باید مشکلاتش را حل کنند
همانند کسی است که برای گذر از رودخانه منتظر است تا آب آن خشک شود !


ناشناس

896

E