“
به دنبال شاديها برويد غم ها خودشان ما را پيدا مي كنند
“
سه تا مرد مست بودن سوار تاکسی شده بودن.
وقتی اون سه تا سوار شدن و در رو بستن راننده که میبینه اینا مست هستن میخواد ازشون یه پولی بکنه! سریع ماشین رو روشن میکنه بعد زود خاموش میکنه میگه: مسافرین عزیز رسیدیم به مقصد!!
مرد اولیه پول میده پیاده میشه...
مرد دومیه نه تنها پول میده بلکه تشکر هم میکنه...
مرد سومیه اما با عصبانیت تمام یه دونه محکم میزنه توکله راننده!!!
... ... راننده آخه میگه چرا زدی؟!!!!!
مرد سومیه میگه: اینو زدم که درس عبرتی بشه واست از این به بعد تند نری، داشتی هممونو به کشتن میدادی مردیکه !!!
“
´کارل یونگ´ معتقد بود ما نمیتوانیم صفتی را که در خود نداریم در دیگری تشخیص دهیم.
به عنوان نمونه اگر شما فردی را خودخواه میدانید، مطمئن باشید شما هم میتوانید به همان اندازه خودخواهی نشان دهید. چرا که ما نمی توانیم چیزی را درک کنیم بدون اینکه خود، آن نباشیم.
´مولانا´ در کتاب فیه ما فیه آورده است:
اگر در برادر خود عیب می بینی، آن عیب در توست که در او می بینی.
عالَم همچنین آیینه است؛ نقش خود را در او می بینی؛ که المؤمن مرآة المؤمن.
آن عیب را از خود جدا کن.
زیرا آنچه از او می رنجی،
از خود می رنجی ...
“
بد نباش....
ولی ب ساده گی خوبی نکن .....
“
سه نفر محكوم به اعدام با گیوتین شدند :
آنها عبارت بودند از یک روحانی ، یک وکیل دادگستری ویک فیزیک_دان .
در هنگامه ی اعدام ، روحانی پیش قدم شد ، سرش را زیر گیوتین گذاشتند ،و از او سؤال شد : حرف آخرت چیست ؟
گفت : خدا ... خدا...خدا...
او مرا نجات خواهد داد،
وقتی تیغ گیوتین را پایین آوردند ، نزدیک گردن او متوقف شد.
مردم تعجب کردند،
و فریاد زدند: آزادش کنید!
،خدا حرفش را زده!
و به این ترتیب نجات یافت .
نوبت به وکیل دادگستری رسید ،
از او سؤال شد: آخرین حرفی که می خواهی بگویی چیست؟
گفت : من مثل روحانی خدا را نمی شناسم ولی درباره عدالت بیشترمیدانم؛
عدالت ... عدالت ...عدالت...
گیوتین پایین رفت ،اما نزدیک گردنش ایستاد،
مردم متعجب ، گفتند :آزادش کنید ، عدالت حرف خودش را زده!
وکیل هم آزاد شد.
آخر کار نوبت به فیزیکدان رسید ،
سؤال شد ، آخرین حرفت را بزن ،گفت :من نه روحانیم که خدا را بشناسم ؛ و نه وکیلم که عدالت را بدانم ،
اما من می دانم که روی طناب گیوتین گره ای است که مانع پایین آمدن تیغه می شود ...
با نگاه به طناب دریافتند و گره را باز کردند،
تیغ بر گردن فیزیکدان فرود آمده و آنرا از تن جدا کرد.
چه فرجام تلخی دارند آنان که واقعیت را میگویند وبه «گره ها» اشاره مى كنند...
“
مارابه غمزه کشت وقضارابهانه ساخت خودسوی ماندیدوحیارابهانه ساخت رفتم به مسجدی که ببینم جمال دوست دستی به رخ کشید و دعا را بهانه ساخت دستی به دوش غیرنهاد ازسرِکرّم ماراچودیدلغزش پارابهانه ساخت زاهدنداشت تاب جمال پری رخان کنجی گرفت وذکرخدارابهانه ساخت نظامی
“
...واعظان کاین جلوه در محراب و منبر می کنند
چون به خلوت میروند آن کار دیگر می کنند
“
خداوند متعال می فرماید: «وَمَا أَنْفَقْتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَهُوَ يُخْلِفُهُ وَهُوَ خَيْرُ الرَّازِقِينَ» یعنی و هر چه را ( در راه خدا ) ببخشيد و صرف كنيد ، خدا جاي آن را پر مي كند ، و او بهترين روزي دهندگان است .
“
وقتی همسرتان اشتباه میکند
به او نگویید: ´دیدی گفتم´
اگر از اشتباه كردن در حضور شما هراس داشته باشد شک نكنيد به تدريج از شما دورتر ميشود.
“
به گفتهی روانشناسان، شادترين زوج هاي جهان، ماهرترين افراد در فراموش كردن نقاط ضعف همديگر هستند.
اين كار نياز به بلوغ و پختگی فراوانی دارد.
“
هنگام مواجه شدن با مشكلی یادت باشد كه حتماً راه حلی وجود دارد.
زیرا هر چیز با جفتش به وجود می آید.
بعد از هر سقوطی ، صعودی و بعد از هر شبی، روزی وجود دارد.
ذهنت را روی راه حل ها متمركز كن.
برای بیرون آمدن از یك اتاق باید در را پیدا كنی،
نه این كه به دیوارها فكر كنی.
“
همه چیز را در #زندگی #مشترک مشخص و طبقه بندی کنید و اگر درباره موضوعی از #همسر خود کدورت دارید در یک موقعیت #مناسب با او صحبت کن.
“
یکی ازچیزهایی که #زوج ها در رابطهشان نیاز دارند، حمایت است.
آنها نیازبه همسری پشتیبان دارند؛ بنابراین ببینید #همسرتان به چه #کمک نیاز دارد همان رابه او عرضه کنید.
“
با شوهری که از سر کار می آید چه رفتاری دارید؟
سلام و احوال پرسی معمول منتها با خوشرویی و گفتن خسته نباشید
گرفتن کیف،کت و بسته های خریداری شده
دادن خبر های خوش
آرام کردن فرزندان و هر یک را به کاری #مشغول کردن
و خلاصه اینکه ملکه های عزیز به هر طریق می توانید احساس خوب خود را از ورود شوهر به منزل ابراز کنید
“
رابطه #زن و شوهر،سرچشمه همه عاطفه ها وبستر گیراترین رابطه هاست.
زن مرادش را در حسن رابطه با شوهر مي يابد و #شوهر آرامش را در گرو وجود زن مي داند و اين رابطه تن و تن پوش، رابطه همرهان طريق كمال و معنا گر محبت و ايثار است.
“
سه اصل مهم در زندگی :
هیچ وقت با کسی بیشتر از جنبه اش رفاقت نکن، درد دل نکن، شوخی نکن؛
´حرمت ها شکسته می شود´
هیچ وقت به کسی بیشتر از جنبه اش خوبی نکن، محبت نکن، لطف نکن؛
´تبدیل به وظیفه می شود´
هیچ وقت از کسی بیشتر از جنبه اش خوبی نخواه، کمک نگیر، انتظار نداشته باش
´تبدیل به منت می شود´
“
پانزده نوع ثروت واقعی که داشتن آنها ما را ثروتمند ميکند:
🔸1-ادب
🔸2-یادگیری مادام العمر
🔸3-نگرش مثبت
🔸4-ارتباط موثر
🔸5-انضباط شخصي
🔸6-تندرستي واقعي
🔸7-آرامش خاطر
🔸8-خلاقيت
🔸9-عشق ورزيدن به کار
🔸10-داشتن برنامه و هدف
🔸11-داشتن قلب و زبان شاکر
🔸12-درک ديگران
🔸13-استفاده موثر از زمان
🔸14-بخشندگي
🔸15-اعتماد به نفس
ثروتمند شدن سخت نیست
“
جوانی با دوچرخه به پيرزنی برخورد کرد و بجاي عذرخواهی و کمک به او، شروع به خنديدن و مسخره کردن او نمود. سپس راهش را کشيد و رفت. پيرزن صدايش زد و گفت: چيزی از تو افتاده است. جوان به سرعت برگشت وشروع به جستجو نمود. پيرزن به او گفت: زياد نگرد، مروت و مردانگی ات به زمين افتاد و هرگز آن را نخواهی يافت. زندگی اگر خالي از ادب و احساس و احترام و اخلاق باشد، هيچ ارزشی ندارد. زندگی حکايت قديمي کوهستان است. صدا می کنی و مي شنوی. پس به نيکی صدا کن، تا به نيکی به تو پاسخ دهند.
“
´یک چانس برای تغییر زندگی´
در سال های دور پادشاه دانایی یک تخته سنگ بزرگ را در وسط جاده قرار داد و برای اینکه عکس العمل رهگذارن را ببیند خودش را در جایی مخفی کرد
بعضی از بازرگانان و ندیمان ثروتمند پادشاه بی تفاوت از کنار تخته سنگ می گذشتند بسیاری هم غرولند می کردند که این چه شهری است که نظم ندارد حاکم این شهر عجب مرد بی عرضه ای است
این داستان ادامه داشت تا اینکه نزدیک غروب یک روستایی که پشتش بار میوه بود نزدیک سنگ شد و با هر زحمتی که بود تخته سنگ را از وسط جاده برداشت و آن را کنار جاده قرار داد
ناگهان کیسه ای دید که زیر تخته سنگ قرار داده شده بود کیسه را باز کرد داخل آن سکه های طلا و یک نامه پیدا کرد
در نامه نوشته بود، ´هر سد و مانعی می تواند یک چانس برای تغییر زندگی انسان باشد´.
“
کسی که اعتقاد دارد دیگران باید مشکلاتش را حل کنند
همانند کسی است که برای گذر از رودخانه منتظر است تا آب آن خشک شود !