“
اگر به نفکر و اندیشه خود بیدار نشوی بدان کسی بیدارت نخواهد کرد
“
افکار عالی از نظریات، افکار اوسط از وقایع و افکار کوچک از افراد بحث می نماید.
“
اگر به تفکر و اندیشه خود بیدار نشوی بدان کسی بیدارت نخواهد کرد
“
#مهربان_بودن
مهمترین قسمت #انسان_بودن است
این دل انسان است
که اورا #سعادتمند و #وثروتمند می کند
“
#فكرش را بكن...
همه ى #پزشكان
#بوسيدنِ يار را
بوييدنِ يار را
تجويز ميكردند...
آخ كه بيمارى،#عجيب ميچسبيد...🙊🙈
“
´سیــــــگار روشن کُن´،بِکش #سَردَرد هایَت را
´بیـرون بِکش از #زندگی و مَــــــرگ پایَت را´
´سیگار روشن کُن´، ´تو #تَنها #مَردِ این شَهری´
میفَهمَدَت #سیگار، وَقـــتی با هَمـــــه #قَهـــری...
“
#انسان گاهی به برخی در #زندگیش #جایگاهی میبخشد که اصلا لیاقتش را ندارد و این بزرگترین #اشتباه است.
“
گر تو آزاد نباشی، همه دنیا قفس است
هرڪجا هست ، زمین تا به ثریا قفس است
تا ڪه نادان به جهان حڪمروایی دارد
همهجا در نظر مردم دانا قفس است ...
“
اول حق ملت بعد حق من عادي بودن را نمايان ميسازد نه عالي بودن
“
به خدا کافر اگر بود به رحم آمده بود
زآن همه ناله که من پیش تو کافر کردم
“
یک شبی مجنون نمازش را شکست
بی وضو در کوچه لیلا نشست
عشق آن شب مست مستش کرده بود
فارغ از جام الستش کرده بود
سجده ای زد بر لب درگاه او
پر ز لیلا شد دل پر آه او
گفت یا رب از چه خوارم کرده ای
بر صلیب عشق دارم کرده ای
جام لیلا را به دستم داده ای
وندر این بازی شکستم داده ای
نشتر عشقش به جانم می زنی
دردم از لیلاست آنم می زنی
خسته ام زین عشق، دل خونم مکن
من که مجنونم تو مجنونم مکن
مرد این بازیچه دیگر نیستم
این تو و لیلای تو … من نیستم
گفت: ای دیوانه لیلایت منم
در رگ پنهان و پیدایت منم
سال ها با جور لیلا ساختی
من کنارت بودم و نشناختی
عشق لیلا در دلت انداختم
صد قمار عشق یک جا باختم
کردمت آوارهء صحرا نشد
گفتم عاقل می شوی اما نشد
سوختم در حسرت یک یا ربت
غیر لیلا بر نیامد از لبت
روز و شب او را صدا کردی ولی
دیدم امشب با منی گفتم بلی
مطمئن بودم به من سر میزنی
در حریم خانه ام در میزنی
حال این لیلا که خوارت کرده بود
درس عشقش بیقرارت کرده بود
مرد راهم باش تا شاهت کنم
صد چو لیلا کشته در راهت کنم.
“
وقتــی زیــادی بـــاشـی
<br>آدم هــا تُرش می کنـنـد
<br>حیــف و مِـیل ات می کنـنـد
<br>بــایـد کـــــم بـــاشـی
<br>تـــا مـزه مـزه ات کنـنـد
“
پسر: پدر من میخوام ازدواج کنم.
<br>پدر: عذر خواهی کن.
<br>پسر: برای چه؟
<br>پدر: گفتم عذر خواهی کن.
<br>پسر: خوب بگو برای چی چرا باید عذر خواهی کنم حرف بدی زدم.
<br>پدر: من پدرتم بهت میگم عذر خواهی کن
<br>{این جرو بحث چند دقیقه ادامه پیدا کرد}
<br>پسر: خب باشه, معذرت میخواهم
<br>پدر: خب حالا آماده ای ازدواج کنی.
<br>پسر: چطور؟ یعنی چی , منظورت چیه؟
<br>پدر: برای ازدواج باید یاد بگیری عذر خواهی کنی بدون اینکه بفهمی چه کاری کردی.
“
۱- توبه، گناه را.
<br>۲- غیبت، احسان را.
<br>۳- دروغ، رزق را.
<br>۴- غم، عمر را.
<br>۵- صدقه، بلا را.
<br>۶- غضب عقل را.
<br>۷- پشیمانی، سخاوت را.
<br>۸- تکبر، عمل را.
<br>۹- نیکی، بدی را.
<br>۱۰- عدل، ظلم را.
“
من زن هستم. میگویند مرا آفریدند از استخوان دندهی چپ مردی به نام آدم، و حوایم نامیدند؛ 'یعنی زندگی' تا در کنار آدم 'یعنی انسان' همراه و هم صدا باشم.
میگویند: میوهی سیب را من خوردم، شاید هم گندم را، و مرا به نزول انسان از بهشت محکوم مینمایند. بعد از خوردن گندم و یا شاید سیب چشمانشان باز گردید، مرا دیدند، مرا در برگها پیچیدند، مرا پیچیدند در برگها تا شاید راه نجاتی را از معصیتم پیدا کنند.
نسل انسان زادهی من است من 'حوا' فریب خوردۀ شیطان. و میگویند که درد و زجر انسان هم زادهی من است، زادهی حوا؛ که آنان را از عرش عالی به دهر خاکی فرو افکند. شاید گناه من باشد، شاید هم از فرشتهای از نسل آتش که صداقت و سادگی مرا به بازی گرفت و فریبم داد، مثل همه که فریبم می دهند.
اقرار می کنم دلی پاک، معصومیتی از تبار فرشتگان و باوری سادهتر و صافتر از آبهای شفاف جوشندهی یک چشمه دارم. ابراهیم زادۀ من بود، و اسماعیل پروردۀ من. گاهی در وجود زنی از تبار فرعونیان که موسی را در دامنش پرورید. گاهی مریم عمران، مادر بکر پیامبری که مسیحاش نامیدند و گاه خدیجه، در رکاب مردی که محمداش خواندند. فاطمه من بودم، زلیخای عزیز مصر و دلباخته یوسف هم، من بودم زن لوط و زن ابولهب و زن نوح ملکه سبا، و فاطمه زهرا هم.
گاه بهشت را زیر پایم نهادند و گاه ناقصالعقل و نیمی از مرد خطابم نمودند. گاه سنگبارانم نمودند و گاه به نامم سوگند یاد کرده و در کنار تندیس مقدسم اشک ریختند. گاه زندانیم کردند و گاه با آزادی حضورم جنگیدند و گاه قربانی غرورم نمودند و گاه بازیچه خواهشهایم کردند. اما حقیقت بودنم را و نقش عمیق کندهکاری شده هستیام را بر برگ برگ روزگارهرگز منکر نخواهند شد.
من مادر نسل انسانم، من حوایم، زلیخایم، فاطمهام، خدیجهام... مریمم. من درست همانند رنگینکمان، رنگهایی دارم روشن و تیره. و حوا مثل توست ای آدم، اختلاطی از خوب و بد، و خلقتی از خلاقی که مرا درست همزمان با تو آفرید.
بیاموز که من، نه از پهلوی چپات، بلکه استوار، رسا و هم طراز با تو زاده شدم.بیاموز که من، مادر این دهرم و تو مثل دیگران، زاده منی...
“
زن اگر پرنده آفریده میشد،
<br>حتما 'طاووس'بود.
<br>اگرچهار پا بود،
<br>حتما 'آهو'بود.
<br>اگر حشره بود،
<br>حتما 'پروانه'بود.
<br>او انسان آفریده شد،
<br>تا خواهر و مادر باشد و عشق...
<br>زن چنان بزرگ است که اشرف
<br>موجودات خداست.
<br>تا حدی که یک گل، او را راضی میکند،
<br>و یک کلمه، او را به کشتن میدهد.
<br>پس ای مرد، مواظب باش،
<br>زن ازسمت چـــپ، نزدیک به قلبت
<br>ساخته شده، تا او را درقلبت جا دهی.
<br>شگفت انگیز است!
<br>زن درکودکی درهای برکت را به
<br>روی پدرش میگشاید،
<br>درجوانی دین شوهرش را کامل میکند،
<br>و هنگامی که مادرمیشود، بهشت
<br>زیر پای اوست.
<br>قدرش را بدانیم...
<br>و تو ای زن قدرت را بدان....
“
مادرم هیچوقت به من نگفت دوستم دارد
<br>وقت نداشت.....
<br>دستش همیشه بند بود
<br>بند، بستن بند کفشهای من
<br>که گره زدن بلد نبودم
<br>دستش بند دکمه ی لباس فرم خواهرم بود
<br>بند مشقهای برادرم.
<br>من اما دوست داشتنش را
<br>زنگ های تفریح
<br>در سیب قرمزی که در کیفم گذاشته بود
<br>گاز می زدم.
“
آیا میدانید : تعداد ۱۰۱۵۰۳۰ نقطه در قرآن بکار رفته است
آیا میدانید : تعداد ۵۰۹۸ محل وقف در قرآن وجود دارد
آیا میدانید : تعداد ۳۹۵۸۶ عدد کسره در قرآن بکار برده شده است
آیا میدانید : تعداد ۱۹۲۵۳ عددتشدید در قرآن بکار برده شده است
آیا میدانید : بهترین نوشیدنی که در قرآن ذکر شده ( شیر ) می باشد
آیا میدانید : بهترین خوردنی که در قرآن ذکر شده ( عسل ) می باشد
آیا میدانید : بزرگترین عدد در سوره صافات آیه ۱۴۷ آمده که صد هزار می باشد.
آیا میدانید : کمترین حرفی می در قرآن بکار رفته حرف ( ظاء) می باشد
آیا میدانید : بزرگترین سوره قرآن دارای ۲۵۵۰۰ حرف می باشد
آیا میدانید : تعداد کلمات سوره تکویر برابر با تعداد سوره های قران است
آیا میدانید : سوره اخلاص به نسب نامه خداوند معروف است
آیا میدانید : سوره حمد دوبار بر پیامبر نازل شده یکبار در مکه و یکبار در مدیه
آیا میدانید : سوره عادیات منسوب به حضرت علی (ع) است
آیا میدانید : در سوره نساء به قوانین ازدواج اشاره شده است
آیا میدانید : آیه ای که سر بریده امام حسین (ع) در شام تلاوت نمود آیه ۹ سوره کهف می باشد.
آیا میدانید : در آیه ۶ سوره مائده مراحل وضو بیان شده است
آیا میدانید : حضرت سلیمان نخستین شخصی بود که بسم الله الرحمن الرحیم نوشت.
آیا میدانید : حضرت موسی (ع) داماد حضرت شعیب (ع) بود
آیا میدانید : حضرت ادریس (ع) اولین شخصی بود که لباس دوخت و خط نوشت
آیا میدانید : پرنده ای که در دربار حضرت سلیمان (ع) خدمت می کرد (هدهد) نام داشت
آیا میدانید : به حیوای که از طرف خدا وحی شد زنبور بود (آیه ۶۸ یوره نحل)
آیا میدانید :صحیفه سجادیه به خواهر قرآن معروف است
آیا میدانید : رودکی، ناصرخسرو و حافظ شاعرانی بودند که در نوجوانی حافظ کل قرآن بودند.
آیا میدانید : سلمان فارسی اولین شخصی بود که سوره حمد را به زبان فارسی ترجمه کرد.
آیا میدانید : استاد محمود خلیل الحصری اولین کسی بود که قرآن را به روش ترتیل خواند.
آیا میدانید : قران دارای ۱۱۴ سوره است
آیا میدانید : قران دارای ۳۰ جزء است
آیا میدانید : قران دارای ۱۲۰ حزب است
آیا میدانید : قران دارای ۶ ۲۳۶ ایه (نشانه) است
آیا میدانید : قران دارای ۷۷ ۷۰۱ کلمه است
آیا میدانید : قران دارای ۳۲۳ ۶۷۱ حرف است
آیا میدانید : قران دارای ۹۳ ۲۴۳ فتحه است
آیا میدانید : قران دارای ۳۹ ۵۸۶ کسره است
آیا میدانید : قران دارای ۴ ۸۰۸ ضمه است
آیا میدانید : قران دارای ۱۹ ۲۵۳ تشدید است
آیا میدانید : قران دارای ۳ ۲۷۲ همزه است
آیا میدانید : قران دارای ۱ ۷۷۱ مد است
آیا میدانید : قران دارای ۱ ۰۱۵ ۰۳۰ نقطه است
آیا میدانید : قران دارای ۵ ۰۹۸ وقف است
آیا میدانید : قران در ۲۳ سال بر پیامبر نازل شد
“
در زمان حضرت موسی جوانی بسیار مغرور و از خود راضی بود که همواره مادرش را رنج می داد.بی مهری او به مادر به جایی رسید که ؛روزی مادرش را که بر اثر پیری و ضعف که توان راه رفتن نداشتبه کول گرفت و بالای کوه برد و در آنجا گذاشت تا طعمه ی درندگان شود.هنگامی که مادر را آنجا گذاشت و از بالای کوه پایین آمد تا به خانه باز گردد، مادرش به این فکر افتاد که مبادا پسرم از پرتگاه بیفتد و زخمی شود؛ یا طعمه ی درندگان گردد.برای پسرش چنین دعا کرد!:خدایا! پسرم را از طعمه ی درندگان و گزند حوادث حفظ کن،تا به سلامت به خانه اش باز گردد!!از سوی خداوند به موسی خطاب شد:ای موسی به آن کوه برو و مهر مادری را ببین،موسی به آنجا رفت و وقتی که مهر مادری را دریافت احساساتش به جوش وخروش آمد که به راستی مادر چقدر مهربان است خداوند به او وحی کرد:ای موسی، من به بندگانم مهربان تر از مادرم!!!
یا رب گناه جمله جهان را به ما ببخش
ما را سپس به رحمت بی منتها ببخش
هر چند ما نه ایم سزاوار رحمتت
ما را بدانچه نیست سزاوار ما ببخش . . .
“
گفته می شود پادشاهی
دستور داد 10 تا سگ وحشی تربیت کنند تا هر وزیری را که از او اشتباهی سرزد اورا جلوی آنها انداخته تا با درندگی تمام اورا بخورند. در یکی از روزها یکی از وزراء رأی داد که موجب پسند پادشاه نبود دستور داد که اورا جلوی سگ ها بیندازند. وزیر گفت ده سال خدمت شما را کرده ام حالا اینطور با من معامله میکنی! گفت خوب حالا که چنین است 10 روز تا اجرای حکم بهم مهلت بده . گفت این هم ده روز.
وزیر رفت پیش نگهبان سگ ها و وگفت میخواهم به مدت 10 روز خدمت این ها را من بکنم او پرسید از این کار چه فایده ای میکنی گفت به زودی بهت میگم. نگهبان گفت اشکالی ندارد و وزیر شروع کرد به فراهم کردن اسباب راحت برای سگها از دادن غذا و شستشوی آنها وغیره. ده روز گذشت و وقت اجرای حکم فرا رسید دستور دادند که وزیر را جلوی سگها بیندازند. مطابق دستور عمل شد و خود پادشاه هم نظاره گر صحنه هست ولی با چیز عجیبی روبرو شد دید همه سگ ها به پای وزیر افتادند وتکان نمیخورند! پادشاه پرسید با این سگ ها چکار کردی؟ جواب داد 10 روز خدمت این ها را کردم فراموش نکردند ولی 10 سال خدمت شما را کردم همه اینها را فراموش کردی پادشاه سرش راپایین انداخت ودستور به آزادی او داد.
هدیه ای است از قلب برای انسان های که همزیستی و دوستی ورفاقت را بسبب اشتباهی گذرا از یاد نمیبرند وگذشته ی زیبایشان را در مقابل کلمات وجملات ناخوشایند ی که گاها از دوستان میشنوند پاک نمیکنند تا که عزیزترین اشخاص و شیرین ترین خاطرات را از دست ندهند.